پارساپارسا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره

پارسا دردونه مامان

امروز روز توست

نازنینم ...پسرم ... پارسای من امروز که خورشید لبخندش را به زمین هدیه می کند تو دومین سال زندگیت را بدرقه می کنی ... و ما به یمن  داشتنت سجده بر آستان دوست می ساییم ... روز تولدت ... در ثانیه ثانیه های آغاز داشتنت در دلم ... دانه ای از احساس کاشته ام ... هر روز دستهای کوچکت ... خورشید وجودت ... زلالی روحت ... دانه احساسم را رو به خورشید بالا می برد و هر روز... دانه احساسم زیر سایه مهربانت قد می کشد... برای روز تولدت ... یک سبد ستاره چیده ام ... تکه ای از ماه را ... یک شاخه نیلوفر را ... آنقدر مشتاق آمدن این روزها بوده ام که ضربان قلبم آهنگ قدم...
8 خرداد 1392

نصیحتهای مادرانه

نصیحتهای عاشقانه ی مادر به پسرش پسرم، پسر عزیزم! میدونم که تو هم یه روزی عاشق میشی،میای وایمیستی جلوی من و بابات و از دخترکی میگی که دوستش داری! ...این لحظه اصلا عجیب نیست و تو ناگزیری از عشق ...!"که تو هم حاصل عشقی" پسرم... مامان برای تو حرفهایی داره حرفهایی که به درد روزهای عاشقیت میخوره... عزیز دلم! یه وقتایی زن بی حوصله و اخموست،روزهایی میرسه که بهونه میگیره. بد قلقی میکنه وحتی اسم تو صدا میکنه و تو به جای جانم همیشگی میگی:"بله" و اون میزنه زیر گریه ... زن ها موجوداتی عجیب هستند پسرم... موجوداتی که میتونی با محبتت آرامشون کنی و یا با بی توجهیت از پا درش بیاری...باید برای ا...
30 ارديبهشت 1392